-
اسمم هست سارا باقري.
اقتصاد خوانده ام و کار و بارم کمی در زمینه اقتصادشهری و کمی آموزشگری و بیشتر در حوزه تسهیلگری فرایندهای مشارکتی است.
محيط زيست، حياتوحش و فعاليتهاي داوطلبانه هم از جمله چيزهايي است كه به آن ميپردازم.
اينجا هم دفتر تجربههايم است . . .
يك دفترچه يادداشت . . .
قرار است من را دچار عادت قديمي روزانه نويسي كند!
سارايي كه اينجا ميخوانيد فقط خودم هستم!
فارغ از تمام نقشها،
شخصيتهاي حقوقي
و مسئوليتهاي سازماني،
من را اشتباه نگيريد لطفا! -
نوشتههای تازه
دستهبندی
بایگانی
- ژوئیه 2022
- نوامبر 2020
- جون 2018
- مارس 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- آگوست 2017
- ژوئیه 2017
- مِی 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- دسامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- ژوئیه 2016
- مِی 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- ژوئیه 2015
- جون 2015
- مِی 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- ژوئیه 2014
- جون 2014
- مِی 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- ژوئیه 2013
- جون 2013
- نوامبر 2010
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
فرا
بایگانی ماهانه: مارس 2016
به استقبال نوروز در تاجیکستان-۱۸
شب خسته و له و په رسیدم دوشنبه. رفتم باغ رودکی و مخلفات اطرافش را دیدم و بستنی خوردم و عکاسی کردم و کمی قدم زدم و بعد با تاکسی رفتم هاستل. هاستل امشب خلوت بود، بعضی از بچهها رفته … ادامهی خواندن
نوشتهشده در Uncategorized
دیدگاهی بنویسید
به استقبال نوروز در تاجیکستان -17
برای برنامه فردا (سه شنبه) چند گزینه داشتم. اول اینکه خودم تنها بروم و نادیده های شهر را ببینم. چند تا موزه و بنای قدیمی وجود داشت که دوست داشتم ببینم و بدم نمی آمد نگاهی هم به مغازه ها … ادامهی خواندن
نوشتهشده در سفرهای من
دیدگاهی بنویسید
به استقبال نوروز در تاجیکستان -16
هاستلی که در آن اقامت دارم اسمش هست green house و جای خیلی باصفایی است. حیاط بزرگی دارد و بساط میز و تخت برای نشستن هم در حیاطش هست. البته برای اوقاتی که هوا خوب است. آقایی با نام کوچک … ادامهی خواندن
نوشتهشده در سفرهای من
دیدگاهی بنویسید
به استقبال نوروز در تاجیکستان -15
صبح بعد از صبحانه مفصلی که در خانه نصیبه خوردم آنجا را ترک کردم تا بالاخره بروم هاستل. نکته جالب اینکه نصیبه کوکو سیب زمینی را برای صبحانه درست میکند و برایش عجیب بود که ما آن را به عنوان … ادامهی خواندن
نوشتهشده در سفرهای من
دیدگاهی بنویسید
به استقبال نوروز در تاجیکستان -14
راه استرافشان تا خجند به طور معمول 4 ساعت طول می کشد اما ما 7 ساعته رسیدیم. به خاطر برفی که باریده بود تونل های سر راه مسدود بودند. یعنی پلیس ماشین های یک لاین را متوقف می کرد تا … ادامهی خواندن
به استقبال نووز در تاجیکستان -13
شب همان جا خوابیدم، یکی از زن ها برایم بالش و پتو آورد و تا حوالی 7 صبح که همه بیدار شدند و بساط صبحانه را علم کردند راحت و آسوده خوابیدم. صبحانه خوردم و رفتم دو سه جایی که … ادامهی خواندن
به استقبال نوروز در تاجیکستان -12
خودم هم باورم نمی شود آن چه را که در این 24 ساعت بر من گذشت. در جمع 20-30 تا زن از محله ای به نام ارباب که در چایخانه ارباب جمع شده بودند و سوملک میپختند. چایخانه به طور … ادامهی خواندن
به استقبال نوروز در تاجیکستان -11
صبح بار و بنه را برداشتم و با ماشروتکه رفتم به آفتاواگزال. آفتاواگزال در واقع همان ترمینال است و از آنجا تاکسی گرفتم برای استرافشان. سیستم حمل و نقل در اینجا تاکسی های اشتراکی است. یعنی تاکسی ها می ایستند … ادامهی خواندن
به استقبال نوروز در تاجیکستان -10
اگر آن بعد از ظهری که تازه به خجند رسیدم را هم حساب کنم، امروز سومین روز حضورم در این شهر است و واقعا دلم نمی خواهد ترکش کنم. صبح از هتل بیرون و آمدم که بروم سمت پنجشنبه بازار … ادامهی خواندن
نوشتهشده در سفرهای من
برچسبخورده با قصر ارباب, پنجشنبه بازار, تاجیکستان, خجند, سفر تنها
دیدگاهی بنویسید
به استقبال نووز در تاجیکستان -9
در ادامه راهم به میدانگاهی پنجشنبه بازار رسیدم. یک سو مقبره و مدرسه شیخ مصلح الدین است و سوی دیگر پنجشنبه بازار. مقبره بنای کوچک و ساده و زیبایی است. آجری یا گنبدهایی کوچک که رویشان پر از کبوتر است. … ادامهی خواندن