-
اسمم هست سارا باقري.
اقتصاد خوانده ام و کار و بارم کمی در زمینه اقتصادشهری و کمی آموزشگری و بیشتر در حوزه تسهیلگری فرایندهای مشارکتی است.
محيط زيست، حياتوحش و فعاليتهاي داوطلبانه هم از جمله چيزهايي است كه به آن ميپردازم.
اينجا هم دفتر تجربههايم است . . .
يك دفترچه يادداشت . . .
قرار است من را دچار عادت قديمي روزانه نويسي كند!
سارايي كه اينجا ميخوانيد فقط خودم هستم!
فارغ از تمام نقشها،
شخصيتهاي حقوقي
و مسئوليتهاي سازماني،
من را اشتباه نگيريد لطفا! -
نوشتههای تازه
دستهبندی
بایگانی
- ژوئیه 2022
- نوامبر 2020
- جون 2018
- مارس 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- آگوست 2017
- ژوئیه 2017
- مِی 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- دسامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- ژوئیه 2016
- مِی 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- ژوئیه 2015
- جون 2015
- مِی 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- ژوئیه 2014
- جون 2014
- مِی 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- ژوئیه 2013
- جون 2013
- نوامبر 2010
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
فرا
بایگانی ماهانه: اکتبر 2015
تغییر کردهام
این که هر از گاهی در شرایطی قرار میگیرم و میفهمم تغییر کردهام برایم جذاب است. طبعا منظورم آن دسته از تغییراتی است که مطلوب میدانم، آن نمیتوانمها و بلد نبودمهایی که حالا به شدن تبدیل شدهاند. احتمالا تغییرهای نامطلوب … ادامهی خواندن
بیماری-۲
امید هم بخشی از فرایند درمان است. خیلی فرق میکند که تو احساس کنی وضعیتت وخیم است، نشانههای خطرناکی دیده میشود و با ایشالا ماشالا فقط ممکن است کمی بهتر شوی؛ تا این که احساس کنی مشکل عجیبی نیست، چیزهای … ادامهی خواندن
بیماری-۱
مواجه شدن با بیماری کار آسانی نیست، به خصوص بیماریهایی که اسمهای ترسناکی دارند، بیماریهایی که معمولا بیماریهای دیگران محسوب میشوند و برای آدم دور از ذهن است که خودش هم روزی مبتلا شود. یا بیماریهایی که خوب شدن ندارند … ادامهی خواندن
نوشتهشده در روزانههای من
دیدگاهی بنویسید
هجرت
جوری پشت تلفن باهم خداحافظی میکنیم و به هم شب به خیر میگوییم که انگار داریم یک مکالمه معمولی روزمره را به پایان میبریم. جوری به هم میگوییم در تماس خواهیم بود که انگار دارد میرود یک مسافرت چند روزه. … ادامهی خواندن
دروغگو
دروغگوست، یکی از دروغگوترین آدمهایی که میشناسم. مدتهاست که میشناسمش و در تمام این مدت دروغ گفتن برایش مثل نفس کشیدن، مثل غذا خوردن عادی بوده است. مثل نقل و نبات دروغ میگوید. با دلیل و بی دلیل دروغ میگوید. … ادامهی خواندن
کمپین رصد؛ من دزد کتاب نیستم
کتاب برای من چیز مهم و عزیزی است، فیلم هم همین طور. برای همین رعایت حقوق مولفشان برایم اهمیت دارد. به نظرم یک دو دو تا چهارتای ساده است: فروش یا دانلود غیرقانونی کتاب و فیلم باعث میشود تولید آنها … ادامهی خواندن