بایگانی ماهانه: مارس 2018

دو هفته در سریلانکا-۴

تنم خسته است و صبح تا هشت خوابیدم. به نظرم مدت‌ها بود که چنین برنامه سنگینی برای بدنم نداشته‌ام. از بعد از عمل زانو عملا ورزش و پیاده‌روی خاصی ندارم و در نتیجه این طور سفر کردن و گشتن در … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در سفرهای من | برچسب‌خورده با , , , , , , | دیدگاهی بنویسید

دو هفته در سریلانکا-۳

اتوبوس‌های فرودگاه آدم را در پایانه‌ی اتوبوس‌ها پیاده می‌کنند و از آنجا باید راهت را در شهر پیدا کنی. پرسان پرسان اتوبوسی که نزدیک هاستلم برود را پیدا کردم و این بار با ده روپیه خودم را به هاستل رساندم. … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در سفرهای من | برچسب‌خورده با , , , , , , , | دیدگاهی بنویسید

دو هفته در سریلانکا-۲

قصه‌های فرودگاهی و توقف در شارجه نکته خاصی ندارد. فقط این بار سه تا کار عاقلانه کرده بودم: اول اینکه با خودم زیرانداز سفری برداشته بودم که بتوانم در ساعت‌های انتظار در فرودگاه دراز بکشم که اتفاقا به کار هم … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در سفرهای من | برچسب‌خورده با , , , , | دیدگاهی بنویسید

دو هفته در سریلانکا-۱

پروازم را از اصفهان گرفتم. اتفاق خنده‌داری بود اما بلیت اصفهان – کلمبو ارزان‌ترین بلیت موجود بود و حدود ۵۰۰ هزار تومان ارزان‌تر از تهران-کلمبو. بنابراین چهارشنبه آخر شب (۲۹ اسفند) با اتوبوس آمدم اصفهان که از اینجا سفرم را … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در سفرهای من | برچسب‌خورده با , , , | دیدگاهی بنویسید

عیدِ تلخِ امسال

رفته‌ایم برای خرید شیرینی و تنقلات عید. قنادی بزرگی است، بزرگ و روشن و خوش سلیقه. فضایش را جوری طراحی کرده که با وجود این همه مشتری ازدحامی نمی‌بینی، فقط آدم‌های خوشحالی را می‌بینی که از این سر به آن … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در Uncategorized | دیدگاهی بنویسید

دیرکنندگان آخر اسفند

ما دیرکنندگان اول صبحیم. یکی یکی از خانه‌هایمان زده‌ایم بیرون و خودمان را به سر کوچه رسانده‌ایم. صحنه جالبی است. من سیبم را گاز می‌زنم و می‌ایستم سرکوچه منتظر تاکسی، عجله دارم که قبل از رسیدن تاکسی همه سیب را … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در روزانه‌های من | دیدگاهی بنویسید